سفارش تبلیغ
صبا ویژن
» درباره ما

امام خمینی رحمة الله علیه: ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن، بزرگ ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ماست.

» نویسندگان
» مدیر وبلاگ: سجاد رحیمی [20]
» علی شریفی [52]
» پیمان پربها [30]
» صادق فرامرزی [6]
» پیوندهای وبگاه
» پیوندهای روزانه
» دیگر امکانات
» آخرین مطالب
» آرشیو مطالب
» موضوعات مطالب
» برچسب‌ها
» طراح قالب

شهدای کازرون

گروه معارف نهج البلاغه مجمع قاریان و حافظان فولادشهر گروه معارف نهج البلاغه مجمع قاریان و حافظان فولادشهر
+ نوشته شده توسط سجاد رحیمی در چهارشنبه 92/4/5 و ساعت 10:14 صبح | نظر

با دقت در سیره تربیتی اهل بیت علیهم السلام ، آشکار می گردد که این بزرگواران در تربیت انسان ها استعداد و ظرفیت افراد را رعایت می کردند و همه را با یک روش و با یک نوع برخورد تربیت نمی کردند بلکه کلمات و جملات آنان سطوح مختلفی داشت. از این رو، بعضی فقط شاگرد مباحث فقهی اهل بیت: بودند و در این سطح از این بزرگواران،بهره می بردند، برخی در مباحث کلامی استعداد داشتند، بعضی در آداب و سنن، عده ای هم در مسائل اخلاقی از این دریای بیکران بهره می بردند. اهل بیت علیهم السلام با هرکدام از یارانشان، در حد و اندازه خودشان مراوده داشتند، اما بعضی که از استعداد کاملی برخوردار بودند، شاگرد خصوصی این بزرگواران می شدند و اسرار معرفتی و توحیدی و ولایی بزرگی را که به افراد دیگر نمی فرمودند و حتی از آنان مخفی می کردند، برای این دسته از شاگردان خود بیان می فرمودند و با قلم تکوین خود در جان آنان می نوشتند. اساساً برنامه و روشی خاص برای زندگی ایشان ترتیب می دادند که با عموم مؤمنان متفاوت بود. جناب کمیل بن زیاد نخعی قدس سره در همین شمار بود؛ رادمردی که به شدت مورد توجه آقا امیرمؤمنان علیه السلام بود و از شواهد زیادی می توان دریافت که در زمره بهترین شاگردان مکتب معرفتی حضرت علی علیه السلام جای داشت. عنایات و برخوردهایی که آن حضرت در مورد این شاگرد تشنه شان نشان می دادند، در مورد کمتر کسی نقل شده است که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:

 * جناب کمیل نقل می کند که بعد از نماز مغرب و عشاء حضرت دست مرا گرفت و همین طور که دست من در دست ایشان بود، با هم قدم زنان تا بیرون شهر رفتیم و وارد بیابان شدیم و در حالی که هنوز دست من در دست ایشان بود، بعضی از اسرار و معارف الهی را به من تعلیم دادند.

از نوع برخورد حضرت معلوم می شود که آن حضرت می خواسته اسرار بلند و معارف متعالی را در اختیار کمیل بگذارد؛ چرا که او را در دل شب به بیرون شهر می برد و در سایه آرامش و سکوت شب، جان او را از نغمه ملکوتی لبریز می کند.

* آن حضرت، کمیل را همراه خود به قبرستان می بردند و او را موعظه می فرمودند و با اهل قبور صحبت می کردند.

حضرت هنگام تعلیم «دعای کمیل» به ایشان می فرمایند: «یا کمیل أوجب لک طول الصحبة لنا أن نجود لک بما سألت؛ ای کمیل، مصاحبت طولانی تو با ما باعث شد که ما درخواست تو را به تو عنایت کنیم».

سعید بن زید بن ارطاة...  می گوید: کمیل بن زیاد را ملاقات کردم و از او دربارة فضیلت و برتری امیر المؤمنین علیبن ابی طالب علیه السلام پرسیدم. کمیل گفت: آیا تو را از وصیت علی علیه السلام به من خبر دهم؛ سفارشی که از دنیا و آنچه در آن است، برای تو بهتر است؟ گفتم: آری. گفت: روزی علی علیه السلام به من چنین سفارش فرمود:

1. ای کمیل، هر روز نام الله را یاد کن و بگو: لاحول و لاقوة إلّا بالله؛ و بر خدا توکّل و ما را یاد کن و نام ما را ببر و بر ما صلوات فرست. و به وسلیه ما به خدا پناه ببر و بدینگونه از خودت و آنچه برایت مهم است، شر را دور کن که اگر چنین کردی، از شر آن روز رهایی می یابی، إن شاء الله.
ازجمله اسرار بزرگ این است که این سخن حضرت اشاره به تأثیرات اسامی اهل بیت: در حل مشکلات و حفظ از شرور دارد. گفتن این گونه مسائل به جناب کمیل در زمانی که مردم حتی توان و ظرفیت اعتقاد به بعضی امور ساده و عادی حضرت را نداشتند، خود نشان دهنده جایگاه و استعداد والای جناب کمیل در نظر حضرت است.

2. ای کمیل! همانا خداوند عزوجل رسول خدا صلی الله علیه و آله را تربیت کرد و او مرا تربیت نمود و من مؤمنان را تربیت می کنم برای مردمان گرامی ادب را به ارث می گذارم».

«سرّ» دیگری آن حضرت بیان فرموده، آن است که خود را به عنوان مربی اخلاق و معرفت برای مومنین معرفی می کند و صراحتاً تأدیب مؤمنان را به خود نسبت می دهد و این به صراحت، اعلان موجودیت برای دستگاه عرفانی شیعه در زمان حضرت به شمار می رود.

3. ای کمیل، جز از ما، مگیر تا از ما باشی. ای کمیل! حرکتی نیست، مگر اینکه تو در آن حرکت نیازمند شناخت هستی.

4. ای کمیل، از جدال بپرهیز؛ زیرا خود را به نادانان می چسبانی و برادران را تباه می کنی. ای کمیل، هر گاه درباره خدا بحث می کنی، جز با خردمندان روبه رو مشو و این سخن، واجب است.

منابع:الإصابة،شرح حال آثار و مقام عرفانی کمیل بن زیاد، قدرت الله خیاطیان، ترجمه تاریخ طبری،

 

 



.: Web Design By : 1100Shahid :.